نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فرانسه، دانشگاه شهید بهشتی، ایران
2 دانشیار گروه زبان و ادبیات فرانسه، دانشگاه شهید بهشتی، ایران
چکیده
سفر در رمانهای امین معلوف به یک مقصد یا نقطهای به نام پایان منتهی نمیگردد. در دنیای داستانی معلوف مقصد، بخشی از مسیر است. از همین روست که نویسنده در سمرقند اشاره میکند: «عجیب عجولند مسافران برای رسیدن» و قهرمانان او بر خلاف مسافران عجول، جهان را از هر سو میپیمایند تا حیات آمیخته به سفرشان بر نقطۀ شروع خاتمه یابد. معلوف، خود نقطۀ شروع را منشأ مینامد و آن را در تقابل با ریشه قرار میدهد. ریشه به زمین دوخته شده، در حالیکه منشأ: ریزوم، بر شدن لانه کرده و آزاد است، چون کوه تانیوس که ما بین آسمان و زمین است. در انتهای تحقیق پیش رو خواهیم دید تانیوس به عنوان نمایندۀ قهرمانان معلوف، با نشستن به روی کوهی بین زندگی و مرگ، کوهی واقع در سرزمین مادری خود، در فضایی برزخی، سفر طولانی خویش را خاتمه میدهد. پژوهش پیش رو از این رو سعی بر روشن کردن رابطۀ تنگاتنگ سفر و برزخ در معنایی که معلوف به آن میبخشد دارد.
کلیدواژهها