نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشیار گروه زبان و ادبیات فرانسه، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
2 دانشجوی دکتری دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
چکیده
جهان امروز که با مشخصاتی چون مهاجرت گستردۀ انسانها و گسترش ابراز ارتباط جمعی شناخته میشود، توهم وجود جهانی بدون مرز را بوجود میآورد که بازتعریف مفهوم هویت و ملیت را الزام میکند. بدین ترتیب، بازنمایی داستان زندگی مردم سرزمین زدایی شده، با هویتی هیبرید (چندگانه)، از مشخصات ادبیاتی است که در این جهان فراملیتی خلق میشود. این ادبیات اتصال میان تفاوتهای فرهنگی، به کمک مذاکره بر سر این تفاوتها در فضای-سوم، فضای گفتهپردازی، را آشکار میسازد. پژوهش پیش رو قصد دارد نشان دهد چگونه این جهان فراملیتی در ادبیاتِ جهانی بازنمایی میشود، و چگونه افراد جلای وطن کرده از هویتی مرتبط با ملیت و نژاد گذر میکنند و به هویتی هیبرید و متغیر میرسند. بر همین اساس، بررسی دو اثر از آثار دنی لافریر، اِروشیما و من یک نویسندۀ ژاپنی هستم، بر پایۀ تزهای پسااستعماری هومی بابا به ما کمک کرد تا نشان دهیم که این مؤلف با مطرح کردن مسئلۀ هویت، ترسیم دنیایی فرافرهنگی و فراملیتی، و نهایتاً، با بازنمایی شخصیتهایی هیبرید، شخصیتهایی که هویت سرزمین مادری نزد آنان رنگ باخته است، سعی میکند علاقه خود نسبت به دیگری بودن و زیستن در دنیایی جدید که در آن تبدیل هستی، یا تصاحب یک هویت جدید امکانپذیر است، را نشان دهد.
کلیدواژهها