نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکترای ادبیات تطبیقی، دانشگاه ژان مولن لیون III فرانسه
2 استاد ادبیات و ادبیات تطبیقی، دانشگاه ژان مولن لیون III فرانسه
چکیده
مضمون «ونیته» یا گذر عمر که در تابلوهای نقاشی دیده میشود، در ادبیات نیز برای اغنای متن و همچنین بازتاب افکار و مشغلههای ذهنی شخصیت ها به چشم میخورد. منظور از «ونیته» نقاشیهایی است که بیننده را به تأمل بر مرگ، گذر عمر و طبیعت فانی دنیا دعوت میکند. در این تابلوها نمادهای خاصی برای القای این درون مایه به چشم میخورند. ونوس یا هر زنی که خود را در آینه برانداز میکند، ساعت شنی که ناپایداری زمان را یادآور میشود و جمجمهای که مرگ را احضار میکند از جمله نمادهای غالب در تابلوهای «ونیته» هستند. در این مقاله برآنیم تا به مطالعه اقتباسهای ادبی از موتیفهای تابلوهای «ونیته» در آثار ویرجینیا وولف و سیدونی گبریل کولت بپردازیم. حساسیت و تأمل شخصیتهای اصلی رمانهای «خانم دالووی» ،«شری» و «پایان شری» بر گذر زمان و مرگ، ما را بر آن داشت که در این پژوهش نشان دهیم که وولف و کولت چگونه در عصر مدرن تابلوهای «ونیته» خود را قلم زدهاند.
کلیدواژهها