نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانش آموخته کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فرانسه، دانشگاه فردوسی مشهد
2 استادیار گروه زبان و ادبیات فرانسه، دانشگاه فردوسی مشهد
چکیده
ناتالی ساروت، تصویرگر لایههای زیرین و گذرا و مبهم ذهن، شخصیتهایی بدون پرداختهای جسمی یا ذهنی خلق میکند. شخصیتهایی که نه نمادند و نه بیانگر واقعیتی خاص. با فاصله گرفتن از شخصیتپردازی کلاسیک، شخصیتها بینام و مبهمتر می شوند و تنها چیزی که باقی میماند ضمیرهای شخصی، حروف اختصار یا نام های خاصی است که در طول داستان تغییر می کنند و حتی گاهی به شخصیتهای گوناگون اطلاق می گردند. حضور بیوقفه ضمیرهایشخصی بدون ارجاع مشخص از تکنیکهای نوین نوشتار به شمار میروند که در رمان میوههایطلایی منتشر شده در سال 1963 گمنامی و ابهام شخصیتها را قوت می بخشد. تحلیل گفتهپردازی در روایت ابزاری سودمند جهت تجزیه و تحلیل پرسوناژ از شخصیتپردازی تا کنشگری و ایفای نقش آن در ساختار رمان میباشد. در این جستار بر آنیم تا با تکیه بر نقش ضمایر شخصی در شخصیتپردازی، حضور شخصیتهای مبهم را در این رمان ناتالی ساروت تحلیل نماییم.
کلیدواژهها