نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
چکیده
تمایل نشانهشناسی به کشف زیرساختهایی که آثار (متون) ادبی را به حرکت در میآورند موجب شد که علمگرایی این شاخه از علوم انسانی به قیمت نادیدهگرفتن ویژگیهایی که میتواند این آثار را از یکدیگر متمایز کند تمام شود. در واکنش به این کلینگری به ادبیات، «نشانهشناسی پدیدارشناخت» با تکیه بر این اصل که هر متن به گونهای متفاوت از دیگری توان ادراکی-شناختی فرد را برای آفرینش جهان مورد وصفاش به کار میگیرد در صدد برآمد تا اصالت از دسترفته را به آن بازگرداند. در راستای نیل به این مقصود، مطالعۀ فرآیند «فضاسازی زبانی» از اهمیت بسزایی برخوردار است، چرا که تکنیکهایی که یک متن ادبی برای خلق دنیای تخیلی خود به کار میگیرد الزاماً خاص خود اوست. بازنمایی ساختار توصیفی متن از طریق برقراری شبکهای از عناصر سهیم در شکلگیری بعد فضا-زمان، آنچنانکه در «آگاهی» نویسنده، شخصیتهای داستان و در انتها خواننده تجسم مییابد، در گروی ارزشبخشی به واقعیت بیرونی و فرآیندهای ادراکی-شناختی است که به آگاهی از این واقعیت منجر میشوند. در این گفتار در تلاش هستیم که بهواسطۀ نظریات نشانهشناسان مطرح در این حوزه، «فضاسازی زبانی» را از لابهلای یکی از متون زولا، نویسنده ناتورالیست قرن نوزدهم فرانسه، مورد بررسی قرار دهیم.
کلیدواژهها