نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 مدیر پژوهشی دانشکده حقوق، علوم سیاسی و زبانهای خارجی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد، مشهد، ایران ,و پژوهشگر مدرسه ی عالی مطالعات اجتماعی

2 دانشجوی دکتری گروه زبان فرانسه، واحد مشهد، دانشگاه آزاد اسلامی، مشهد، ایران.

چکیده

چکیده این مقاله به بررسی دوگانگی بین شادی و غم در آثار مولانا، شاعر و عارف مشهور ایرانی، می‌پردازد. مولانا شادی را حالتی می‌داند که ذاتاً با عشق الهی مرتبط است، در حالی که غم به عنوان مرحله‌ای ضروری در مسیر تحقق معنوی دیده می‌شود. او نشان می‌دهد که این احساسات متضاد با هم مرتبط هستند و هر یک دیگری را غنی می‌کند. مولانا از طریق نمادهای قدرتمندی مانند باغ، گل و موسیقی، چگونگی همزیستی زیبایی و درد را نشان می‌دهد. غم، به دور از صرفاً منفی بودن، به عنوان کاتالیزوری برای تحول شخصی و معنوی عمل می‌کند. عشق عرفانی به عنوان کلید دستیابی به شادی واقعی و پایدار ارائه می‌شود. در نهایت، مولانا خوانندگان را به شناخت غنای تجربه انسانی دعوت می‌کند، جایی که شادی اصیل اغلب از مبارزه و رنج ناشی می‌شود. این مقاله بر اهمیت درک جامع از احساسات در جستجوی معنا و رشد شخصی تأکید می‌کند.

کلیدواژه‌ها

موضوعات