نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری ادبیات فرانسه، گروه زبان و ادبیات فرانسه، دانشگاه تهران، ایران
2 استادیار، گروه فرانسه، دانشکده ادبیات، دانشگاه الزهراء، تهران، ایران.
چکیده
— از بدو ظهور تا به امروز، بازنمود ادبی شهر ایرانی دچار تحول گستردهای شده است. این بازنمود از مفهوم سنتی که شهر را به دو قطب آرمانشهر و پادآرمانشهرتقسیم میکند فاصله گرفته و به تفسیری پسامدرن روی آورده که شهر را زمان-مکانی متکسر میانگارد. از این منظر، از آن جا که "شدن" فضاهای شهری، "شدن" اجتماعی-فرهنگی برخی از گفتمان های رایج در جامعهٴ ایرانی را متبلور میسازد، حائز اهمیت ویژهایست. بنابراین، از ورای سه اثر فارسی، همانطور که بود، رنگ کلاغ و شاهراه، که مثالهایی بارز از همگرایی "شدن" زمان-مکانی و اجتماعی-فرهنگی هستند، درپژوهش حاضر سعی داریم مسألهٴ فضایی سازی گفتمانهای اجتماعی را مورد مطالعه قرار دهیم. در این راستا از نقد جغرافیایی بعنوان کاربست نظری بهره خواهیم جست و درصدد آنیم که به چند سؤال بنیادین پاسخ گوییم که ابعاد مختلف مسألهٴ پژوهش را برجسته میسازند: چگونه آثار منتخب تعبیر جدیدی از دوگانهٴ "مرکز-حومه" ارائه میدهند؟ چگونه تکسر فضاهای شهری میتواند بر جهت گیری نسلهای مختلف جامعهٴ ایرانی دلالت کند؟ در نهایت، چگونه شهر داستانی میتواند بر شهر واقعی اثر بگذارد و مرزهای تحمیل شده توسط واقعیت اجتماعی را دستخوش تغییر و تحول سازد؟
کلیدواژهها