نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
استادیار گروه زبان و ادبیات فرانسه، دانشگاه علامه طباطبایی
چکیده
متون مقدس دارای سطوح مختلف معناییاند بگونهای که سطح بالایی از خودآگاهی برای درک واقعیت وجودیشان لازم است. از طرفی هایدگر نیز قائل به سطوح مختلفی از وجود است که میتوانند خودآگاه و سطح فهم موجود را تحت تأثیر قرار دهند. بنابرین با نظر هایدگر میتوان نوعی تحلیل هرمنوتیکی از سطوح معنایی متون مقدس ارائه داد. از طرفی هانری کربن معتقد است که تأویل نوعی روش هرمنوتیک برای فهم معناست. میتوان گفت که این نوع فهم با منطق تقابل و تضاد که توسط لوپاسکو تبیین شده در ارتباط است و بواسطه آن میتوان توضیح داد که چگونه لایههای معنایی متفاوت و متضاد از یک متن حاصل میآیند و حتی منجر به ظهور معنای پنهان متن میگردند. همچنین بواسطه مفهوم عالم مثال، سطوح شناخت انسان قابل تبیین و بررسیاند: با تکیه بر تصاویر عالم مثال و نمادهای آن به شهودی از وجود و معنا، تأویل، میتوان رسید. لذا در این تحقیق ارتباط این مفاهیم وعوالم حضور تبیین و اثبات گردیدهاند.
کلیدواژهها